-
فکر کردن به دیگران
اگر خود محور نباشید هنگامی که در میان جمعی هستید به طور طبیعی به نحوه ی زبان بدن، کاری که دیگران می کند و یا به اینکه کجا را نگاه می کند توجه می کنید. و در این صورت است که از بودن با دیگران احساس خوشایند یا ناخوشایندی به شما دست می دهد.
اگر نهایتا متوجه شدید که از این فرد خوش تان آمده و می خواهید با او صحبت کنید، لازم است به این موارد فکر کنید: آیا الان زمان مناسبی برای صحبت کردن است؟ الان مشغول است و بهتر است صحبت را به وقت دیگری اختصاص داد؟ همه ی این جزئیات به درستی تصمیم شما کمک می کند.
-
تنظیم احساسات و همدلی
با درک چشم انداز دیگران نه تنها به احساسات آنها پی می برید بلکه ظرفیت تنظیم احساس خود را نیز درمی یابید. برای داشتن رابطه ی موثر با دیگران، باید همه چیز را از منظر آنها دید نه خودمان. برای مثال در همدلی نباید به این فکر کنید که اگر شما به جای طرف مقابل بودید چه می کردید، بلکه باید به این فکر کنید که طرف مقابل باید در چنین وضعیتی چه کند؟
اگر مهارت تنظیم احساسات و دقت همدلی شما بالا باشد روابط موثرتری برقرار خواهید کرد. با این کار مردم احساس می کنند شما شنوای خوبی هستید و راهنمایی های تان می تواند در زندگی آنها اثر قابل توجهی بگذارد.
-
خواندن ذهن دیگران
احساسات، راهنمای درک چشم انداز دیگران هستند. شما به طور طبیعی رفتار دیگران را بررسی کرده و نحوه ی فکر کردن و قدم بعدی شان را حدس می زنید. این کار به دلیل وجود سیستم رادار اجتماعی در مغز است که در فهم انگیزه ها و نیات دیگران به شما کمک می کند، حتی اگر حواس تان کاملا به آنها نباشد.
این گونه است که میزان حساسیت شما، میزان قدرت تان را تعیین می کند. این حساسیت به طور غریزی باعث تحریک مغز شما شده و از نیات دیگران و تغییرات احتمالی احساسی آنها سر درمی آورید. فهمیدن منظور دیگران برای شما مهم است چرا که در نحوه ی موفقیت شما در شروع یک مکالمه و رابطه کمک می کند.
-
تفسیر لغات
اکثر مردم رک گو نیستند، از این رو فهمیدن منظور آنها مهم است. اگر منظور این گروه از افراد را به خوبی نفهمید سوء تفاهم هایی ایجاد می شود مخصوصا اگر از طریق ایمیل یا پیامک باشد.
برای صحبت کردن با دیگران باید منظور آنها را به خوبی متوجه شوید تا بفهمید چه چیزی را باید و نباید بگویید. اگر منظور او را نمی فهمید با سوال پرسیدن موضوع را واضح تر کنید. اکثر کشمکش ها ناشی از این کج فهمی هاست. با شفافیت رابطه، اعتماد و به دنبال آن موفقیت در رابطه حاصل می شود.
-
احترام به تفاوت ها
برای درک چشم انداز دیگران باید آنقدر بالغ باشید که به تفاوت ها و عقاید دیگران احترام بگذارید. سریع ترین راه جدایی از کسی، بی احترامی به آرا و نظرات اوست.
همه ی دنیا هم نظر با شما نیستند پس برای ایجاد روابط باید به نظرات آنها نیز احترام گذاشت. با این کار منیت خود را کنار گذاشته و به دیگران احترام می گذارید.
-
شناخت مردم
اطلاعات شما از محل زندگی افراد و نحوه ی رشد شان در چگونگی صحبت ها و رفتار شما اثر می گذارد. برای مثال در صنعت نحوه ی رفتار شما با همکاران با تجربه متفاوت از بی تجربه هاست. مغز شما در یک رابطه مانند یک قطب نما عمل می کند، با توجه به اطلاعاتی که به وی می دهید نحوه ی پیشرفت رابطه را برای شما مشخص می کند.
هر اطلاعاتی که از دیگران به مغز می دهید، مانند این است که یک سیم به آن اضافه کرده اید.حالا تصور کنید زمانیکه اطلاعات خیلی کم یا خیلی زیادی از یک نفر به مغز می دهید چگونه می شود! معمولا انتظار دیگران این است که به خوبی آنها را شناخته و هیچ اشتباهی در رابطه با آنها نکنید. اما انسان فراموش می کند و همین اشتباهات است که باعث فهمیدن و سپس شناخت دیگران در مغز می شود.
-
آنالیز شخصیت
شناخت افراد در نحوه ی رفتار شما موثر است.مثلا رفتار شما با همکار باهوش و جدی تان متفاوت از همکاری است که آسان گیر و کم دقت است. برای ارتباط برقرار کردن با دیگران لازم است که تاحدی مانند خود او رفتار کرد. این سازگاری اجتماعی آنقدر که در خوب جلوه دادن شما اثر می گذارد در جعلی بودن رفتارتان نمی گذارد، بلکه به شما در استفاده از جوانب شخصیتی تان کمک کرده و روابط بهتری ایجاد می کنید.
درک چشم انداز دیگران، همدلی را به محیط کار تزریق می کند، در نحوه ی پاسخ گویی شما به دیگران و انتظار جوابی که از آنها دارید کمک می کند. سازگاری اجتماعی به معنی این نیست که همه ی تلاش شما در خشنود کردن دیگران خلاصه شود، بلکه به این معنی است که منظور رفتار دیگران را قبل از این که بد برداشت کنید، متوجه شوید تا بتوانید روابط موثر و موفقت آمیزی ایجاد کنید.
موفقیت در کار و زندگی وابسته به چند عامل کلیدی است: روابط تاثیرگذار، تواضع، خودشناسی و همه ی مهارت هایی که در درک چشم انداز دیگران به شما کمک می کند.