چند سال پیش یکی از هنرمندان پیکسار، بصورت غیررسمی، مجموعهای از توصیههای پیکسار را با عنوان «۲۲ قانون پیکسار برای قصهگویی» منتشر کرد. این توصیهها در واقع اسراری هستند که به خوبی میتوان از آنها در زندگی روزمره استفاده کرد. فرقی نمیکند که نویسنده، داستان نویس،کارمند یا مدیر باشید، در هر صورت میتوانید با مطالعه این رموز در مسیر صحیح موفقیت قرار بگیرید.
درس ۱: تداوم و ممارست
اگر قصهها یک چیز به ما یاد داده باشند آن است که موفقیت توسط سختی و بدبختی تعریف شده است. در واقع موفقیت، پیروزی است در چهرهی شکست. بدون سختی و شکست، موفقیت به دست نمیآید. این بدین معنی است که موانع، مشقتها، شکستها و سختیها بخشی از بازی هستند و راه فراری از آنها وجود ندارد.
اجازه ندهید این موارد باعث دلسردی شما شوند. در واقع اینها باید موجب تشویق شما شوند. لذت موفقیت در آن است که برای رسیدن به آن اشک و عرق ریخته باشید. موفقیت بدون سختی، اصلا موفقیت نیست!
مهم نیست شما برنده شوید! مهم تلاشی است که بکار گرفتهاید.
درس ۲: مشخص کنید دقیقا چه چیز مهم است
هیچکس در اولین تلاش، کار را درست انجام نمیدهد. تمام پیش نویسها نیاز به ویرایش دارند. ایدههای اولیه همگی باید بهینه شوند تا موارد اضافی در آنها پاکسازی شده و جنبههای مختلف آنها بررسی شود. اینها باعث میشوند تا نتیجهی کار زیبا و ارزشمند شود.
همهی ما آرزوهای بسیاری در زندگی داریم، اما منابع همه محدود است. هیچکس نمیتواند در تمام زمینهها موفق باشد. پس حقیقت آن است که اگر میخواهید در چیزی موفق شوید باید قبول کنید که نمیتوانید در همهی زمینهها موفق باشید. ابتدا تصمیم بگیرید که بیشتر مایل به انجام چه کاری هستید، تصمیم بگیرید دقیقا کدام مسیر را میخواهید طی کنید و سپس باقی موارد را حذف کنید و بر روی مورد انتخاب شده تمرکز کنید. حال باید ایدهی اولیه را از حالت چکنویس خارج کرده و آنقدر به ابعاد مختلف آن بپردازید که به کمال برسد.
درس ۳: محل استراحت خود را ترک کنید
میدانید چرا میگوییم باید محل استراحت خود را ترک کنید؟ چرا که در آنجا هیچ سختی وجود ندارد و برای رسیدن به موفقیت باید سختی بکشید. به خاطر داشته باشید که همیشه موفقیت در فضای خارج از محل استراحت شما قرار دارد. پس جایی که قرار است راحت باشید خبری از موفقیت نیست. موفقیت قرار نیست درِ خانهی شما را بزند پس زمان آن رسیده که برخیزید و در مسیر قرار گیرید.
باید یاد بگیرید که به جنگ با مشکلات بروید و تکانی به عضلات خود بدهید. باید به دنبال سختیها بگردید و در پی شکست آنها باشید. فراموش نکنید که مبارزه بسیار خوب است. اگر سختیها در حال غلبه بر شما بودند، درس اول را مرور کنید.
درس ۴: بدانید به کدام سمت گام بر میدارید
پیش از اینکه جایی را برای رسیدن به موفقیت، نشانه روید، باید تعریف کنید که دقیقا منظور شما از موفقیت چیست. آیا موفقیت فارقالتحصیل شدن در رشتهی مورد علاقهتان است یا رسیدن استارتاپ مورد نظرتان به وضعیت سودهی؟ اصلا شاید موفقیت آن باشد که وقتی در خانه مشغول کار هستید بتوانید فرزندتان را نیز به بهترین شکل ممکن بزرگ کنید. موفقیت میتواند برای هر کسی تعریف متفاوتی داشته باشد. هر کسی باید خود نسبت به تعریف آن اقدام کند، اما پیش از انجام هر کاری باید دقیقا موفقیت را تعریف کنید تا بدانید به دنبال چه هستید. گام برداشتن بدون هدف به ناکجا آباد ختم میشود.
پس از تعریف موفقیت، چند بار آن را از جنبههای مختلف مرور کنید تا هدف را به بهترین شکل ممکن ترسیم کنید.
درس ۵: باید شروع کنید
باید از یک نقطه شروع کنید. شروع هر کاری دشواریهای بسیاری را به همراه دارد. هیچوقت مقاله شروع نمیشود مگر اینکه قلم را به روی کاغذ بکشید یا انگشتها، صفحه کلید را لمس کنند. بعضی وقتها آنقدر به جنبههای منفی و دشواریهای یک کار فکر میکنیم که انگیزهی شروع کار از ما گرفته میشود. جنبههای مثبت را فراموش میکنیم و نمیتوانیم حتی کار را شروع کنیم. وقتی هدف را به درستی انتخاب و ترسیم کردید، باید شروع کنید و نباید از سختیها، ترسی به دل راه دهید. هیچوقت نگویید از شنبه شروع میکنم، همین حالا زمانی است که باید شروع کنید. آن روزی که باید شروع کنید همین امروز است.
درس ۶: باید مسیر را طی کنید
باید کاری که شروع کردهاید را تمام کنید. باید آنقدر سمج باشید که سختیها در مقابل تلاش و ممارست شما کم بیاورند. شک نکنید که هر لحظه که کم بیاورید شکست خوردهاید. فراموش نکنید که برای رسیدن به موفقیت باید با سختیها و دشواریها مبارزه کنید و سدها را از مقابل راهتان بردارید. باید مسیر را طی کنید و باید موفق شوید. این شما نیستید که کم میآورید، سختیها باید خسته شوند.