اولین و شاید حیاتیترین قدم به سمت ساخت یک استارتاپ موفق نوشتن طرح کسبوکار یا Business Plan است. فلسفهی اصلی این طرح تبادل نظر و بیان اهداف با تمام ذینفعان پروژه بوده که در آن مسیر رسیدن به نقطهی ایدهآل مشخص و ارزیابی میشود.
با جستوجو در اینترنت میتوانید نمونههای گوناگونی از طرحهای کسبوکار را پیدا کنید. معمولا تمامی این اسناد در بیشتر سرفصلها مشترک هستند. بنابراین میتوان یک بیزینس پلن یا به اختصار BP را به قسمتهای زیر تقسیم کرد:
- خلاصهی مدیریت - اجرایی: یکی از مهمترین بخشهای طرح شما به حساب میآید و سعی کنید با جذابتر کردن این بخش خواننده را به کسبوکار و خواندن ادامهی طرح ترغیب کنید.
- معرفی شرکت
- تجزیه و تحلیل محیط کسبوکار: به معرفی و ارزیابی محیط کسبوکار خود بپردازید. در این بخش حتما به روندهای موجود در بازار برای شناسایی نقاط مهم توجه کنید.
- تجزیه و تحلیل مشتری: معمولا در این بخش مشتریان هدف و نیازمندیهای آنان معرفی میشوند. سوال مهم در این قسمت ارزش کالا یا سرویس شما برای مشتری است. چرا مشتری باید شما را انتخاب کند؟
- تجزیه و تحلیل رقبا: معمولا رقبا یا به صورت مستقیم در یک بازار با شما در حال پیکار هستند یا در بازارهای موازی دیگر برای شما خطری بالقوه ایجاد میکنند. شما باید توانایی شناسایی آنها را داشته باشید و بتوانید مزیتهای رقابتی خود را در برابر این رقبا به درستی تعریف کنید.
- برنامهی بازاریابی: چه محصولی را با چه قیمتی با چه برنامهای و چگونه به دست مشتری خواهید رساند؟ بنابراین ۴ جز اصلی برنامه شما یعنی محصول، قیمت، تبلیغ و توزیع باید به دقت در طرح بررسی شوند.
- برنامهی اجرایی: در این بخش نیز باید به فرآیندهای کلیدی و پشتیبانی خود اشاره کنید. فرآیندهای کسبوکاری شما شیوهی خلق ارزش توسط شما به حساب میآید پس برای طراحی آن وقت بگذارید.
- معرفی شرکت: اعضای تیم و توانمندیهای هر کدام را معرفی کنید.
- تحلیل مالی: در این بخش تمام برنامههای شما در قالب اعداد و محاسبات خود را نشان میدهند. بنابراین باید به نحوهی درآمدزایی خود اشاره کنید و تحلیلهای مالی خود را در بازههای زمانی مختلف ارائه کنید. اگر نیاز به سرمایهگذاریهای اولیه دارید تحلیلها و نحوهی رسیدن به این سرمایه را بیان کنید. در انتها نیز به استراتژی خود برای خروج از بازاراشاره کنید. اگر خواهان فروش استارتاپ خود به شرکتهای بزرگ هستید، استراتژی شما برای آن چیست؟
- خلاصه
اما چطور میتوان طرح کسبوکار را بهتر و متفاوتتر نوشت؟
۱. کسبوکار خود را به طور کامل تشریح کنید
در ابتدا باید جنبههای مختلف کسبوکار خود را توصیف کنید. شما باید صادقانه مشکلات موجود در کار و مزیتهای شما در مقابل رقبا را بیان کنید.
در توصیف محصول یا سرویس خود به دقت عمل کنید؛ چرا که مخاطبین به دنبال ویژگیهای متمایز کنندهی آن هستند. مشتریان با خرید از شما دنبال تمایز هستند، پس بر روی تفاوتهای خود با دیگر رقبا تمرکز کنید.
در انتها محیط کسبوکار خود را به درستی رصد و شیوههای ارتباط با مشتریان را پیدا کنید. ایدهی مناسب، بازار هدف مشخص و پتانسیل بالایی برای رشد دارد.
۲. تمام کارهای خود را مکتوب کنید
به عنوان موسس استارتاپ باید از تمامی جوانب کسبوکار خود اطلاع داشته باشید و برای هر کدام سناریوهای مختلف را پی ریزی کنید. اما این حجم از اطلاعات را نمیتوان به خاطر سپرد و مهمترین کار مکتوب کردن تمام آنها است. با مکتوب کردن تمامی اسناد میتوان به چرایی مشکلات پیش آمده در آینده پی برد. به عنوان مثال اگر با کمبود نقدینگی مواجه شدید، با رجوع به اسناد و مکاتبات اداری خود دلیل اصلی آن را پیدا خواهید کرد.
۳. طرح کسبوکار را قابل فهم بنویسید
تنها خوانندهی بیزینس پلن شما نیستید، بنابراین طرح را طوری بنویسید که برای تمامی مخاطبین قانع کننده باشد. معمولا سرمایهگذاران بخش مالی را با دقت بیشتری میخوانند و برای کارکنان بخش سازمانی اهمیت بیشتری دارد.
طرح کسبوکار را با دید ۵ ساله مینویسند که بهینهترین افق زمانی به نظر میرسد. بیشتر از ۵ سال کمی غیرواقعی و کمتر از ۵ سال کمی عجولانه است.
۴. از جزییات غافل نشوید
در هنگام نوشتن تحلیل بازار ذکر تمامی جزییات در مورد رقبا و روندهای بازار به شما کمک زیادی میکند. در طرف مقابل تحلیلهای حساسیت برای تغییرات قیمت اگرچه در بیشتر طرحها ذکر نمیشوند ولی با بررسی این بخش میتوانید بعدی جدید به طرح خود ببخشید.
همچنین باید دادهها واقعبینانه باشند، خطری که شما را تهدید میکند استفاده از دادههای بیش از حد خوشبینانه است. پس حداقل به خودتان دروغ نگویید.
۵. یادآوری دلایل شروع کسبوکار
طرح کسبوکار صرفا بازتابدهندهی نحوهی درآمدزایی و برنامهی شما برای رسیدن به سود نیست. در طرح به بیان اهداف شخصی، ارزشها و اهداف خودتان برای تاثیرگذاری بر محیط اطراف نیز بپردازید.
پارادایمهای مدیریت در عصر حاضر تغییرات زیادی به خود دیدهاند و هدف نهایی شروع یک استارتاپ محدود به سودآوری و تولید ثروت نمیشود، بلکه موسسین کسبوکار به دنبال حل یک مشکل شخصی یا اجتماعی میگردند تا بر روی محیط خود تاثیر بگذارند.