خواب از دو مرحله تشکیل میشود: مرحلهی اول خواب، مرحلهی non Rem (بدون حرکات سریع چشم) نامیده میشود. در این مرحله که ما خواب سبک و خفیفی را تجربه میکنیم، دمای بدن کاهش پیدا میکند و ضربان قلب کندتر میشود؛ ولی ما هنوز وارد مرحلهی خواب عمیق نشدهایم؛ بنابراین به راحتی از خواب بیدار میشویم. البته مرحلهی اول خواب از چهار فاز تشکیل میشود که در این مطلب به آنها پرداخته نمیشود.
مرحله ی دوم خواب، مرحلهی Rem (حرکات سریع چشم) نامیده میشود. در این مرحله از خواب که فعالیت مغز، به بیشترین حد خود میرسد ما به خواب عمیقی فرو میرویم و رویاهایمان را دراین مرحله از خواب، میبینیم. بنابراین، خواب دیدن در این مرحله اتفاق میافتد که با حرکات سریع کره چشم همراه است.
محققان گمان میکنند بخشی از مغز را شناسایی کردهاند که به خواب غیر عمیق خاتمه میدهد و فرد را از خواب بیدار میکند. پروفسور آنتوان آدامانتیدیس از دانشگاه برن، به همراه گروه تحقیقاتی خود یک شبکهی عصبی را در مغز شناسایی کردهاند که بین تالاموس و هیپوتالاموس قرار گرفته است که به احتمال زیاد، نورونهای در هم تنیدهی این بخش، مسئول بیدار کردن ما از خواب میباشند. بنابراین، این محققان با استفاده از پرتوهای light pulses این بخش از مغز را تحریک کردند و عکسالعمل آن را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که احتمالا این منطقهی خاص از مغز وظیفهی بیدار کردن ما را بر عهده دارد. دانشمندان سپس مشاهده کردند که تحریک این منطقه در مغز با استفاده از تکنیک اپتوژنتیک (optogenetics) باعث بیداری ما از خواب میشود و تحریک شدید این منطقه از مغز باعث میشود مدت طولانیتری بیدار باقی بمانیم.
پروفسور آدامانتیدیس در این مورد میگوید:
این اکتشاف، بسیار مهم است و تاثیر زیادی بر زندگی ما خواهد داشت؛ زیرا میتواند منجر به ایجاد تکنیکهای جدیدی شود تا با کمک این تکنیکها افراد بتوانند وضعیت خواب و هوشیاری خود را بهبود بخشند و همچنین این امکان را ایجاد مینماید تا افرادی که سطح هوشیاری خیلی کمی دارند بتوانند سلامتی و هوشیاری خود را دوباره بدست بیاورند. علاوه بر این از نتایج این تحقیقات میتوان برای کمک به بیمارانی استفاده کرد که دارای اختلال خواب هستند. این تحقیقات میتواند منجر به فهم حقایق بیشتری در مورد دلایل خواب ناسالم شبانه شود.
تحریک الکتریکی سلولهای مغزی ایدهی تازهای نیست؛ اما پیش از این، بدون داشتن درک کاملی از مناطق مختلف مغز و چگونگی تاثیر این مناطق بر الگوهای خواب انسان، این روش مورد استفاده قرار میگرفته است. پروفسور آدامانتیدیس در پایان تاکید میکند که:
با استفاده از یافتههای جدید، در آینده روشهای درمانی بهتری را می توان ایجاد کرد. فقط انتظار نداشته باشید خیلی زود این اهداف محقق شود. حتی اگر همین حالا، یک قدم به جلو برداشته باشیم و پیشرفتهای مهمی را در این زمینه داشته باشیم، مدت زمان زیادی طول خواهد کشید تا اینکه ما بتوانیم روشهای درمانی جدیدی را بر مبنای یافتههایمان پایهریزی کنیم.