به عنوان جوانترین مدیر ارشد شرکت جنرال موتورز و عضویت در تیمهای کاری موفقترین استارتآپهای سیلیکون ولی، کیت کرچ مدیریت یک شرکت را با ارزش ۳ میلیارد دلار در زمینه امضای الکترونیک بر عهده دارد. Docusign، شرکت تحت رهبری کرچ، به دنبال جایگزینی مناسب برای امضای سنتی و کاغذهای فیزیکی است.
اگر به لیست متقاضیان خرید Docusign نگاهی بندازیم متوجه بزرگی و اهمیت این کسبوکار خواهیم شد. در سالهای گذشته پیشنهادات زیادی از جانب اپل، سامسونگ، مایکروسافت، اینتل، SAP و دیگر بازیگران اصلی دنیای فناوری برای تصاحب این شرکت در رسانهها منتشر شده، با این حال کرچ استراتژی متفاوتتری را برای ادامه راه خود برگزیده است.
Docusign تا به حال نزدیک به ۵۰۰ میلیون دلار سرمایه را جذب کرده که ۲۸۰ میلیون دلار آن در در ماه مه و در آخرین دور جذب سرمایه به حساب این شرکت واریز شد.
معاون ۲۶ سالهی شرکت جنرال موتورز
کرچ در سن ۱۹ سالگی و زمانی که در سال دوم دانشگاه پردو در حال تحصیل در رشته مهندسی صنایع بود، توانست کمک هزینهی تحصیلی شرکت جنرال موتورز را دریافت کند. در حین تحصیل نیز به عنوان شیفت شب در کارخانهای نزدیک شهر دیترویت و وابسته به جنرال موتورز به کار مشغول شد. کرچ در خاطرات خود بیان میکند که:
درمحل کارم نزدیک به سی نفر از شرورترین آدمهای منطقه با من همکاری میکردند که بعضی از این افراد در کارهایی مثل مواد مخدر و فحشا فعالیت داشتند.
با اتمام تحصیل در دانشگاه، کیت با پیشنهاد کاری مناسبی در پست مهندسی روبهرو میشود. با این حال علاقهی شخصی وی به کسبوکار و رموز موفقیت مدیران، او را به سمت مدرسهی کسبوکار هاروارد میکشاند تا در رشته MBA به تحصیل مشغول شود.
در پایان تحصیلات و زمانی که کرچ به استخدام جنرال موتورز درمیآید، ریک واگنر منصب ریاست این شرکت را عهدهدار شده بود. مهمترین نقطهی عطف زندگی کاری کرچ در این برهه رخ میدهد. وی مدیریت یکی از پروژههای مهم جنرال موتورز با همکاری شرکت Fanuc را بر عهده میگیرد. Fanuc یکی از شرکتهای مطرح و سرمایهدار در حوزه رباتیک محسوب میشود که در حال حاضر همکاریهای خیلی نزدیکی با اپل و تسلا ترتیب داده است. مشارکت Fanuc با جنرال موتورز باعث شد تا مجموعهی تحت مدیریت واگنر با کسب یک مزیت رقابتی پایدار به یکی از پیشروان اصلی بازار تبدیل شود. در نهایت و با کسب چنین موفقیتی کیت ۲۶ ساله به عنوان جوانترین مدیر ارشد در تاریخ جنرال موتورز منصوب میشود.
کرچ یکی از بهترین نیروهای جنرال موتورز به حساب میآمد. به لطف حضور او، جنرال موتورز از خیلی از رقبای اصلی خود همانند جنرال الکتریک و آی بی ام پیش افتاده بود و همگان آیندهي این شرکت را با آیندهي کاری کرچ گره خورده میدیدند. کرچ دربخش دیگری از خاطرات خود بیان میکند:
در جنرال موتورز بیشتر از هر کس دیگری شانس جانشینی مدیریت را داشتم.
با این حال کارآفرینی به عنوان یکی از دغدغههای اصلی کرچ ذهن او را مشغول کرده بود. وی برای پیشبرد اهدافش در جنرال موتورز با طیف زیادی از استارتآپهای سیلیکون ولی همکاری داشت و از نزدیک شاهد محیط پویا و پر از خلاقیت این درهی اسرار آمیز بود.
بنابراین زمانی که جنرال موتورز به کرچ پیشنهاد کاری جدیدی ارائه میکند، وی با اعتماد به نفس بالا هدف بعدی خود را تاسیس یک شرکت مستقل بیان میکند و عازم ایالت کالیفرنیا میشود.
کرچ در اولین اقدام به استخدام یک شرکت در سیلیکون ولی درمیآید. با این حال شرایط کاری با انتظارات کیت کمی متفاوت بود و در محیط کار خود با مدیر مجموعه در مسايل مختلف اختلاف نظر داشت. در نهایت با استعفای خود به تمام این کشمکشها پایان میدهد. این اتفاقات درست با تولد نخستین فرزند کیت مقارن شده بود.
انگار تمام اتفاقات با دور تند در حال جریان بود، آن سال بدترین سال زندگی من محسوب میشود.
با این حال نباید فراموش کرد سیلیکون ولی مرکز تجمع افراد نخبه و با استعداد است. کرچ در این زمان با گروهی از فارغالتحصیلان دانشگاهی آشنا میشود که به دنبال تاسیس یک استارتآپ دانش بنیان بودند.
آنها با همکاری هم شرکتی را با نام Rasna Corporation تاسیس کردند که در زمینه تولید نرمافزارهای مکانیکی فعالیت میکرد. این شرکت در سال ۱۹۹۵ به شرکت Parametric Technology با قیمت ۵۰۰ میلیون دلار فروخته شد.
در میانه دهه سوم از زندگی خود با سرمایهای فراوان در کنار خانوادهام نشسته بودم و مدام از خود میپرسیدم که قدم بعدی چیست؟
بعد از این جریانات کرچ یک پیشنهاد کاری از بنگاه سرمایهگذار بنچمارک دریافت میکند. مدیران این بنگاه مایل به همکاری با کرچ به عنوان اولین کارآفرین مقیم این سازمان بودند. این سمت به افرادی اعطا میشود که همزمان با پیشبرد پروژههای کارآفرینی خود، توانایی هدایت گروههای کاری دیگر را نیز داشته باشند.
در همین زمان کرچ با مشارکت دوستان خود در Rasna و گروهی دیگر از افراد، استارتآپ جدیدی را با نام Ariba راهاندازی میکند. در اوایل سالهای ۱۹۹۶ اینترنت به خانههای مردم راه پیدا کرد و سازمانها به پتانسیل بالای این شبکه برای سودآوری بیشتر پی بردند. گروه Ariba نیز در پی ایجاد یکپارچگی بیشتر در زنجیره تامین سازمانها با استفاده از اینترنت بود. گروه کرچ طرح یک سرویس آنلاین را برای سهولت بیشتر فرآیند خرید و تامین کالاها برای کسبوکارها در سر داشت.
استارتآپ Ariba تنها در دو روز توانست ۶ میلیون دلار سرمایه را جذب و در چهار ماههی دوم از حیات خود به جریان مثبت نقدینگی دست پیدا کند. در سال ۱۹۹۹ دستاورد گروه تحت رهبری کرچ به طور عمومی عرضه شد و به عنوان یکی از اولین شرکتهای نرمافزاری و اینترنتی توانست به بازار بورس راه پیدا کند.
کریگ فدریگی
Ariba یک مکان عادی برای کارکنان آن نبود. این شرکت به محلی برای پرورش نیروهای مهم و تاثیرگذار در جریان فناوری محسوب میشود. مدیر ارشد فناوری این استارتآپ، کریگ فدریگی، در حال حاضر به عنوان یکی از مدیران ارشد اپل در این شرکت در حال فعالیت است. دو عضو ارشد تیم فروش Ariba نیز به استخدام وب سایت Insidesales.com درآمدهاند.
دوران میان سالی
پس از ترک Ariba، کرچ به مدت هشت سال از کار فاصله میگیرد و بیشترین وقت خود را صرف خانواده و تربیت فرزندان خود میکند. در این مدت، وی پسر خود را به سفر دنیا میبرد. از کلیمانجارو تا جنگلهای آمازن همه در برنامههای سفر کرچ قرار داشتند. پس از برگشت از سفر، کرچ تماسی از پت سالویک دریافت میکند. سالویک در آن زمان در پست مدیر ارشد اطلاعات شرکت سیسکو مشغول خدمت بود و یکی از همکاران کرچ در Ariba محسوب میشد.
سالویک مکالمه خود را با این جمله شروع میکند:
باید یک شرکت را به تو نشان بدهم، جایی مثل Ariba.
سالویک به شرکت Docusign اشاره میکند. شرکتی که هدف خود را امضای الکترونیکی قرار داده و سعی دارد تا کاربران را از کاغذ بینیاز سازد.
جایگزینی برای کاغذ
هیئت مدیرهی Docusign برای گسترش کسبوکار خود به دنبال یک مدیر لایق میگشتند. کرچ تنها گزینه پیش روی آنها بود. اما کیت به خوبی میدانست که این کار تا چه حد سخت و چالش برانگیز خواهد بود. بنابراین برای جواب به پیشنهاد سالویک کمی وقت طلب کرد.
کیت برای اینکه بتواند افکار خود را مرتب کند و تصمیمی درست بگیرد پیش همسر خود میرود. او در گفت و گویی نظر همسر خود را در این مورد جویا میشود، چرا که به خوبی میداند قبول این مسئولیت به معنای حضور کمتر وی در جمع خانواده است.
همسر کیت در جواب او میگوید:
تنها چیزی که میدانم آن است که تو باید در جلسه هیئت مدیرهی Docusign شرکت کنی. من نمیتوانم جلوی اشتیاق تو را برای رسیدن به موفقیت بگیرم. من کیت دانشجو، کیت همسر و کیت پدر را دیدهام با این حال کیت در منصب مدیریت ارشد یک شرکت بزرگ آرزوی من هم هست .
بنابراین در سال ۲۰۱۲ کیت کرچ به عنوان مدیریت عامل شرکت Docusign منصوب میشود.
فناوری شرکت Docusign به افراد اجازه میدهد تا در محیطی ایمن و در عرض چند ثانیه به امضای اوراق خود بپردازند. این در حالی است که در روش سنتی این فرآیند به زمانی بیشتر احتیاج خواهد داشت. بنابراین Docusign میتواند فرآیند مدیریتی و نگرش مدیران و افراد به کارهای اداری را عوض کند.
Docusign تا به امروز نزدیک به ۵۰ میلیون کاربر در ۱۸۸ کشور مختلف را جذب خود کرده. بیشتر از ۱۰۰ هزار شرکت برای انجام کارهای خود و حتی انجام فرآیندهای داخل سازمانی به Docusign وابسته شدهاند. این شرکت در حال حاضر بیش از ۳ میلیارد دلار ارزش پیدا کرده است. با این حال کرچ فعلا به بازارهای بورس و عرضه در این بازارها فکر نمیکند. استراتژی کرچ رسیدن به یک همکاری پایدار با شرکای تجاری خود نظیر گوگل، SAP، NTT و سامسونگ است.
کرچ در مصاحبههای خود گفته که مجموعه زمانی به اهداف خود میرسد که Docusign به عنوان یک فعل در فرهنگ عامیانه مردم و در جملات آنها جای خود را پیدا کند. در زبان انگلیسی گوگل یا اوبر هر کدام به عنوان فعل و به جای واژههای جستوجو کردن و تاکسی گرفتن در بین مردم جا افتادهاند. امروزه نیز Docusign با مفهوم امضا کردن در جملات روزمره مردم جای خود را باز کرده است.
کرچ معتقد است که نه تنها شرکتهای کوچک بلکه هر فرد در هر بخش از اداره میتواند از این سرویس استفاده کند و در ادامه میتوان هر فرد را مشتری بالقوه Docusign دانست. بنابراین این سرویس در ابتدای راه خود قرار دارد چرا که هنوز خیلی از افراد از پتانسیل بالای سرویس امضای الکترونیکی اطلاع ندارند.