09173119959 مشاوره
چگونه می‌توان IQ کاربردی را تقویت کرد؟

تاریخ انتشار : سه شنبه 27 مرداد 1394

بازدید : 2058

پس از آنکه تست هوش یا همان آزمایش سنجش IQ ایجاد شد، بسیاری این آزمایش را به عنوان یک منبع برای سنجش هوش افراد پذیرفتند و در نظر بسیاری، هوش یک استعداد ذاتی است

 تست IQ در بسیاری از موارد به عنوان یک مرجع برای سنجش هوش افراد در نظر گرفته می‌شود، اما در سال‌های گذشته بسیاری از کارشناسان مبنا قرار گرفتن این تست بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی پیرامون افراد، نادرست خوانده و انتقادات فراوانی را به این روش وارد می‌کنند.

این افراد کودکی را مثال می‌زنند که در یک خانواده‌ی تهی‌دست در طبقه‌ی اجتماعی با محیطی پرخشونت رشد کرده و زبان انگلیسی نیز زبان دوم وی است. در مقابل کودکی قرار دارد که در یک محیط و خانواده‌ی آرام رشد کرده، راهی مدرسه‌ای ممتاز شده و محیط پیرامون وی نیز برای مطالعه و تحصیل مساعد است. آیا چنین شرایطی منجر به پیشرفت و افزایش IQ در کودک دوم نمی‌شود؟

بسیاری از روانشناسان با بررسی محیط افراد تردید‌هایی را در این خصوص مطرح کرده‌اند. البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که نحوه‌ی استفاده از هوش ذاتی افراد از اهمیت بالایی برخوردار است.

همچون بسیاری از عملکردها که به مغز انسان وابسته است، هوش نیز این وابستگی را داشته،اما در شرایط مشخصی تعریف می‌شود. برای مثال از هوش برای تصمیم‌گیری استفاده می شود و تصمیم‌گیری نیز یکی از جنبه‌های رفتار انسان است که در آن احساسات، اطلاعات فرد، استرس و نگرانی و نگرش سایر افراد موجود در محیط بسیار تاثیرگذار است.

برای سنجش تاثیرگذاری موارد اشاره شده، روانشناسان مفهوم هوش کاربردی یا IQ کاربردی را مطرح کرده‌اند که هوش افراد را در عمل تعریف می‌کند. به اعتقاد این افراد می‌توان با در پیش گرفتن روش‌هایی IQ افراد را تقویت کرد.

در قدم اول باید از سلامت و تندرستی مغز خود اطمینان حاصل کنید. شما از مغز خود استفاده می‌کنید و در واقع همچون خودروی خود که از آن استفاده می‌کنید، کاربر مغز خود نیز هستید؛ یقینا یک خودروی تقویت شده و سالم بهتر و کارآمدتر از یک خودرو است که بی توجه استفاده شده است. مغز شما برای کارکرد صحیح و درس باید از یک خواب شبانه‌ی مناسب بهره ببرد.

همچنین باید در هر زمان برای انجام یک کار تمرکز کرد. انجام دادن چند کار در آن واحد به طور قطع توانایی شما را در انجام هر کدام از کارها به نحو احسن کاهش می‌دهد.

 استفاده از الکل، دخانیات و یک رژیم غذایی پرچرب مشکلاتی را برای سیستم گردش خون ایجاد می‌کند که همین موضوع روی عملکرد مغر تاثیر گذاشته و در نتیجه منجر به اثرات منفی در IQ می‌شود.

یقینا همیشه نمی‌توان به یک محیط ساکت که عامل‌های برهم زننده‌ی تمرکز در آن جایی ندارند، دسترسی پیدا کرد، اما فعالیت در چنین محیطی کار را برای مغز انسان بسیار راحت‌تر می‌کند.

در قدم بعدی بهتر است تمام عواملی که ذهن شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد، شناسایی کنید. ذهن و مغز انسان با هم ارتباط دارند؛ بصورت کلی هر سلول در بدن انسان بصورت شیمیایی با احساسات فرد، سطح استرس و میزان مساعد بودن حال عمومی فرد در ارتباط است.

 یک سیستم پیام‌رسان پویا در بدن انسان وجود دارد که وظیفه‌ی آن انتقال پیام‌ها به غشا خارجی سلول‌های بدن است و مرکز این سیستم ارسال پیام نیز جایی نیست جز مغز انسان. پیام‌ها دریافت شده از ذهن انسان وارد مغز شده و سپس به خروجی‌ها ترجمه شده تبدیل می‌شود. این چرخه در صورتی که مشکلی نظیر اضطراب، ناراحتی، خستگی، اضافه وزن، بیماری، اعتیاد به انواع مواد مخدر، تحت درمان بودن با داروهای شیمیایی و سوء تغذیه وجود نداشته باشد، به بهترین شکل ممکن کار می‌کند.

در صورتی که یکی از مشکلات اشاره شده در انسان وجود داشته باشد، ذهن انسان درگیر این موضوعات شده و افراد باید به‌عنوان کاربر مغز خود، همیشه سعی کنند خود را عاری از چنین مشکلات و مسائلی نگهداری کنند.

نهایتا، IQ کاربردی به میزان قابل توجهی به توجه افراد بستگی دارد. قابلیت تمرکز در بهترین حالت ممکن زمانی که بدن در آرامش کامل به سر می‌برد از جمله توانایی‌هایی است که تنها از راه تکرار و تمرین حاصل می‌شود. مدیتیشن یکی از اصلی‌ترین ابزارها برای تقویت این توانایی است که نیاز به انجام کارهای بسیار پیچیده‌ای نیز ندارد. برای مثال می‌توان نشستن با چشمان بسته در مکانی که سکوت در آن برقرار است، می‌تواند بسیار یاری کننده باشد.

جلوگیری از ایجاد خستگی در زمان کار نیز می‌تواند بسیار راهگشا باشد؛ برخواستن از سر میز کار پس از چند ساعت فعالیت و دور زدن در محیط کاری می‌تواند تا حدودی خستگی را از تن به در کند. البته یکی از مواردی که حتی افراد باهوش نیز از آن چشم پوشی می‌کنند، همین موضوع است که مداومت در آن نه‌تنها به بالا رفتن تمرکز کمک نمی‌کند، بلکه هوشیاری را نیز افزایش نمی‌دهد.

در زمان تصمیم‌گیری انسان می‌تواند تصمیم نهایی خود را با کمک از بخش سطحی ذهن خود که ویژگی‌هایی نظیر بی ثبات بودن و تحت تاثیر بودن را دارد، اتخاذ کند. در عوض می‌توان از بخش عمیق‌تری از ذهن که بسیار با ثبات، پایدار و وابسته به شخص است، کمک گرفت. این بخش در واقع همان عقل یا خرد انسان است. براساس تحقیقات صورت گرفته افراد مسن‌تر در تست‌هایی که نیاز به تجربه و یاری گرفتن از خرد دارد، بهتر از جوانانی که ویژگی‌های نظیر تصمیم‌گیری سریع‌دارند، عمل می‌کنند.

البته باید به این نکته اشاره کرد که با تمرین و تکرار می‌توان هر دو ویژگی را به بهترین شکل ممکن تقویت کرد. از جمله‌ی تمرین‌های اشاره شده می‌توان به مدیتیشن، تمرکز حواس، تفکر و تامل و همچنین متدهای مشابه اشاره کرد.

 هوشیاری کامل و رعایت برخی نکاتی که در بالا به آن‌ها اشاره کردیم می‌تواند منجر به بالا رفتن هوشیاری و در نتیجه‌ی اتخاذ تصمیمات بهتری شود که نتیجه‌ی آن رسیدن به موفقیت خواهد بود. بسیاری از افراد موفق که داشتن IQ بالا به آن‌ها نسبت داده می‌شود، با بهره‌گیری از چنین شرایطی به صورت ناخواسته بهترین تصمیمات ممکن را اتخاذ می‌کنند که نتیجه‌ی آن موفقیت روزافزون برای چنین افرادی است. یکی از مواردی که باعث افزایش هوش کاربردی یا همان IQ کاربردی می‌شود، خوب فکر کردن است که داشتن چنین ویژگی به شرط تحقق عوامل اشاره شده محقق می‌شود. افرادی که در یک خانواده‌ی تحصیل کرده با اشتیاق به یادگیری بزرگ می‌شوند، ناخواسته در شرایطی قرار می‌گیرند که هر دقیقه از آن را می‌توان به عنوان یک کلاس به منظور موفقیت در نظر گرفت، چراکه چنین افرادی از کودکی با مفاهیم موفقیت آمیز آشنا می‌شوند، در حالی که سایر افرادی که از چنین شرایطی بی بهره‌اند، خود باید برای ورود به این مسیر تصمیم‌گیری کنند که داشتن قدرت تصمیم‌گیری در این مورد مستلزم داشتن تجربه‌ی کافی است.

نظر شما در این خصوص چیست؟

برچسب ها :


آخرین مطالب وبلاگ سیرن

خدمات طراحی سایت سیرن