استیو جابز به علت قابلیت افسانهای خود در تولید محصولات انقلابی و نوآوری شهرت دارد. همه افراد او را به عنوان بنیانگذار اپل و محصولات خارقالعادهاش میشناسند. جابز سئوالی را همواره در ذهن خود داشت و تقریبا هر روز مکررا این سئوال را از خود میپرسید:
اگر امروز آخرین روز زندگیت باشد، آیا باز هم كارهایی را كه امروز انجام میدهی را انجام خواهی داد؟
استیو جابز در یک سخنرانی بزرگی که در یکی از مراسمهای فارغ التحصیلی دانشگاه استنفورد داشت، گفت:
من در هر روز از زندگی کاریام، به آینده نگاه کرده و این سئوال را از خود میپرسم؛ هر زمان که جوابم برای روزهای متوالی «نه» بود، متوجه میشدم که باید تغییراتی را در جایی از زندگیام اعمال کنم.
جابز زندگی خود را بر اساس خواستههای خود سپری کرد. وی در شرکت اپل، نکست و پیکسار کارهای خود را بر اساس این سئوال پیش میبرد و همواره جوابش «بله» بود. استیو جابز در آخرین سالهای زندگی خود علیرغم ابتلا به بیماری سرطان، باز هم در شرکت اپل مشغول به کار بود.
این سئوالی است که همه باید از خود بپرسند. اگر شما میدانستید که در آخرین روز، آخرین ماه یا آخرین سال از زندگی خود قرار دارید، آیا باز هم کاری که الان مشغول به آن هستید را انجام میدهید؟ آیا زندگی که الان صاحب آن هستید را زندگی خواهید کرد؟ اگر جوابتان «نه» بود شما باید چیزی را در زندگی خود تغییر دهید. اما چگونه میتوان تغییری بزرگ در زندگی ایجاد کرد؟ شما برای دستیابی به این خواسته میتوانید پاسخهای گوناگونی را داشته باشید اما سئوال کردن متداوم این سئوال از خود و اعمال تغییراتی مثبت در زندگی، شما را به شغل مورد علاقهتان خواهد رساند. در هر حال اگر جوابتان برای سئوال استیو جابز «نه» بود و از شغل خود راضی نبودید، گامهای زیر شما را برای دستیابی به اهدافتان یاری خواهد کرد.
۱. تصمیم بگیرید: آیا شغلی که الان صاحب آن هستید را باز هم انتخاب خواهید کرد؟
شما میتوانید به طور مداوم این سئوال را از خود بپرسید که آیا دوباره شغل خود را انتخاب خواهید کرد یا نه؟ برای بسیاری از انسانها، پاسخ این سئوال احتمالا ترکیبی از بله و خیر است. اگر در این شرایط قرار دارید این سئوال را از خود بپرسید: اگر از صفر شروع کنید، آیا شغلی که الان صاحب آن هستید را انتخاب خواهید کرد؟ یا به طور کامل راه دیگر را برگزیده و شغلتان متفاوت از شغل کنونی خواهد بود؟ اگر در پاسخ به این سئوال شغل دیگری را انتخاب کنید، به این سئوالات فکر کنید که در این صورت باید چه راههایی طی شود؟ آیا انتخاب کردن شغل رویاهایتان مستلزم تغییر بزرگی مانند استعفا از شغل کنونی و شروع دوباره از دوران دانشگاه خواهد بود؟ یا آیا در حال حاضر دارای ایدههایی هستید که میتوانید در شغل کنونی خود تغییراتی اعمال کنید؟
۲. ترسی که شما را از اعمال تغییرات بازمیدارد را پیدا کنید
اگر از شغلی مطمئن شوید که با شروع آن با شکست مواجه نخواهید شد، آن چه شغلی خواهد بود؟ این سئوال واقعا ارزش آن را دارد که بر روی آن تامل کرده و کمی فکر کنید. آیا در جواب به این شغل یک استارتآپی را شروع خواهید کرد؟ رمانی خواهید نوشت؟ حال خود را در این شرایط تصور کنید، آیا در این شرایط رضایت قلبی را از خود و از کاری که انجام میدهید خواهید داشت؟ آیا این شغل به حد کافی مورد علاقهی شما است که وقت بسیاری را صرف آن کرده و تلاش کنید؟
اگر پاسختان به این سئوال «بله» است اما کاری که از انجام دادن آن خوشنود میشوید را انجام نمیدهید، بنابراین در این بین ترس از شکست وجود دارد که شما را از انجام این کار باز میدارد. در حقیقت زمانی که به این ترس اجازه میدهیم ما را از انجام دادن کار مورد علاقهمان باز دارد، در این حالت تنها ضرر را بر خود وارد میکنیم. جابز از همان سالهای جوانی سوال معروف را از خود میپرسید و همواره تصور میکرد که امروز روز آخر زندگیاش است. اگر آن روز (روز مرگ) فرا رسید، ما باید توانایی آن را داشته باشیم که با نگاه به گذشته، زندگی که آن را بر اساس تصمیمهای اتخاذ شده از سوی خودمان زندگی کردهایم را ببینیم، نه شانسهایی که آنها را به علت ترس از شکست از دست دادهایم.
۳. زندگی ایدهآل خود را تصور کنید
در زندگی ایدهآل خود، دوست دارید کجا زندگی کنید؟ چه کارهایی را در طول روز انجام میدهید؟ اگر مشغول به کار باشید، شغلتان چه خواهد بود؟ چرا باید شغل برایتان مهم باشد؟ آیا از این شغل لذت خواهید برد؟ شاید این سئوالات و پاسخ به آنها، سختترین بخش باشد؛ زندگی ایدهآل خود را با زندگی و شغلی که الان صاحب آن هستید را مقایسه کنید. اگر این دو زندگی بسیار شبیه به هم باشند، دیگر نیازی به خواندن این بخش نیست!
برای بسیاری از افراد، احتمالا فاصلهی بین زندگی ایدهآل و زندگی کنونی وجود دارد. در این حالت باید تصمیم گرفت که برای از بین بردن این فاصله، آیا تمایلی به اعمال تغییرات بزرگ در زندگی خود داریم یا نه؟ اما قبل از شروع به این فرآیند، افراد باید ایدهی واضحی از آنچه که میخواهند را داشته باشند؛ بنابراین زمانی زیادی را برای این بخش اختصاص دهید. شاید نوشتن تفکرات و خواستههایتان بر روی یک کاغذ و بررسی آنها، راهحل خوبی باشد.
۴. گامهای مورد نیاز برای رسیدن به زندگی ایدهآل خود را به دست آورید
معمولا چیزی که ما را از شروع کردن میترساند، فاصلهی بزرگ بین زندگی کنونی و زندگی ایدهآل است. شما نمیتوانید برای دستیابی به اهدافتان، از زندگی کنونی به زندگی ایدهآل خود به صورت ناگهانی جهش داشته باشید. این فرآیند مانند مسافرتهای طولانی است که باید مسیر مشخصی را طی کنید. در این حالت باید گامهای مورد نیاز به منظور سپری کردن این راه طولانی را مشخص کنید. آیا برای دستیابی به اهداف و شغل مورد علاقهتان، به آموزشهای اضافی نیاز دارید؟ اگر پاسخ به این سئوال بله باشد، آیا در این حالت توانایی این را دارید که زمان مشخصی برای آموزشهای جدید سپری کنید؟ در این حالت اولین گام شما تصمیم گیری در خصوص محل و زمان آموزش و ثبت نام به منظور یادگیری مهارتهای مورد نیاز است.
اگر در خصوص گام اول هنوز تردید دارید، چندین نفر را پیدا کنید که این افراد صاحب زندگی ایدهآل شما هستند. از آنها سئوال کنید که چه گامهایی را برای شروع داشتهاند. دانستن اینکه کجا خواهید رفت و کجا زندگی ایدهآل خود را خواهید داشت، گام ابتدایی و ضروری است که شما را به داشتن شغل مورد علاقهتان کمک خواهید کرد، حتی اگر در آخرین روز از زندگیتان صاحب این شغل شوید!
۵. حال گام اول را بردارید!
همین حالا کارهای بسیاری برای انجام دادن وجود دارد که شما را به زندگی ایدهآلتان نزدیک خواهد کرد. شاید این کار بسیار ناچیز و کوچک، ساده و ابتدایی باشد اما در نهایت اثرات مثبتی در زندگیتان خواهد داشت. از همین حالا در وبسایتهای مرتبط شروع به جستجو کرده و در خصوص زندگی ایدهآل خود اطلاعاتی را کسب کنید. شاید در این بین نیاز به خرید کتابها یا برقراری ارتباط با افراد جدید باشد! هدف شما هرچه که باشد از همین امروز شروع به اعمال تغییرات کنید، در این حالت شما یک گام به زندگی ایدهآل و رویایی خود نزدیک میشوید.