شناسایی کلمات کلیدی برای سئو

موتورهای جستجو پس از خزیدن در صفحات وب محتوای آنها را با کلمات کلیدی ارتباط داده و از طریق الگوریتم های یادگیری ماشین میزان ارتباط صفحات با کلمات کلیدی را استخراج می کنند. منظور از کلمات کلیدی همان عباراتی است که کاربران در موتورهای جستجو سرچ می کنند. اولین گام در سئو شناسایی کلمات کلیدیِ هدف برای وب سایت است. یعنی باید از بین انبوهی از کلمات کلیدی، وب سایت خود را برای طیف مشخصی از کلمات کلیدی بهینه کرده و تلاش کنید در صفحه اول نتایج جستجو در گوگل جایگاهی پیدا کنید. 
دقت داشته باشید که برای یک موتور جستجو تشخیص بسیاری از کلمات دشوار است و این به خاطر ماهیت زبان است. به عنوان مثال یک مثال واقعی مقاله ای در همین وب سایت تحت عنوان «طراحی وب سایت فروشگاهی را پس از مطالعه این 20 نکته آغاز کنید» وجود دارد.همه ما می دانیم که واژه های «نکات» با «نکته ها» به یک معنا هستند اما اگر در گوگل عبارت «نکات طراحی وب سایت فروشگاهی» را سرچ کنید مقاله ی مذکور جایگاهی در چند صفحه اول گوگل ندارد اما کافی است واژه ی «نکات» را به «نکته ها» تبدیل کنید و مشاهده خواهید کرد که مقاله ی این سایت در صفحه اول در رتبه های میانی قرار دارد.(نتایج برای خرداد ماه 1390 گزارش شده است). بنابراین هنگامی که از شناسایی کلمات کلیدی برای سئو صحبت می شود، شما باید به شکل های مختلف یک کلمه، مترادف ها و هم خانواده های آن نیز فکر کنید.
اما تا اینجا متوجه شدیم که منظور از کلمات کلیدی چیست. هم چنین متوجه شدیم که اگر بدون در نظر گرفتن کلمات کلیدی اقدام به ایجاد محتوا برای وب سایت کنیم شانس ما برای دیده شدن در صفحات اول گوگل از بین می رود. اما چطور کلمات کلیدی را شناسایی کرده و آنها را برای استفاده در محتوای سایت انتخاب کنیم؟ شناسایی و انتخاب کلمات کلیدی را می توان در دو گام انجام داد:
  1- ایجاد لیستی از کلمات کلیدی بالقوه
  2- اولویت بندی کلمات کلیدی
دقت کنید که وقتی صحبت از شناسایی کلمات کلیدی می شود شما یک صفحه از وب سایت و محتوای آن را در نظر بگیرید و برای تک تک صفحات و مطالب همین مراحل را طی کنید. این کار شاید در ابتدا سخت به نظر برسد اما کم کم به یک هنر و فن در شما تبدیل خواهد شد. توجه داشته باشید که در فضای رقابتی وب بدون طی کردن اصول این کار شما در زمینه های رقابتی (و پر ترافیک) جایگاهی در نتایج جستجو نخواهید داشت. در ادامه به تشریح این دو گام خواهیم پرداخت.
ایجاد فهرستی از کلمات کلیدی
در این گام شما باید با طوفان مغزی و کمک گرفتن از ابزارهای سئو اقدام به تهیه لیستی از تمام کلمات کلیدی مربوط برای محتوای مقاله خود کنید. نام برند، نام محصول یا خدمت، موقعیت جغرافیایی، ترکیب های کلمه با کلمات دیگر، صورت های جمع و مفرد کلمه، هم خانواده ها و مترادف های کلمه و ... همه  و همه می تواند به شما در طوفان مغزی کمک کرده و موجب شود راحت تر کلمات کلیدی خود را بیابید. به عنوان مثال فرض کنید شما وب سایتی برای یک وکیل در تهران با نام محمد علوی طراحی کرده اید و او از شما برای تولید محتوا مشورت می گیرد. فرض کنید می خواهیم برای صفحه اول وب سایت او کلمات کلیدی را شناسایی کرده و برای آن محتوا ایجاد کنیم. جدول زیر لیستی کلمات کلیدی بالقوه را نشان می دهد که ممکن است به ذهن شما برسد:3

در این گام از پیشنهاد گوگل نیز استفاده کنید. یک یا دو کلمه از کلمات مرتبطی که در ذهنتان وجود دارد را در باکس سرچ گوگل وارد کرده و پیشنهاد های گوگل را ببینید.

برای اینکه گوگل جستجوهای قبلی خودتان را به عنوان پیشنهاد به شما نشان ندهد از  incognito window در گوگل کروم (تصویر زیر) یا  private window در فایرفاکس استفاده کنید.

گر تا به ایجا همراه ما بوده اید لیستی از کلمات کلیدی مربوط ایجاد شده که در بین آنها از عباراتی با یک واژه تا 5 واژه نیز پیدا می شود. در گام بعدی کلمات کلیدی پیدا شده را اولویت بندی خواهیم کرد.
اولویت بندی کلمات کلیدی
فرض کنید پس از طی گام نخست حدود 30 کلمه کلیدی پیدا کرده اید. سؤالی که پیش می آید این است که بر روی کدام کلمه یا کلمات تمرکز کنیم؟ در این مرحله شما باید کلمات کلیدی را بر اساس فاکتورهای زیر اولویت بندی کنید:
1- میزان ترافیک کلمه کلیدی
2- میزان رقابت در آن کلمه کلیدی
3- میزان سودآوری کلمه کلیدی
4- میزان ترافیک کلمه کلیدی
یکی از اصلی ترین شاخص ها برای تعیین میزان اهمیت و اولویت یک کلمه کلیدی میزان ترافیک آن کلمه است. یعنی اینکه متوجه بشویم یک عبارت روزانه چند بار در موتورهای جستجو سرچ می شود. بهترین ابزار برای تعیین میزان ترافیک یک عبارت ابزار Google Trends است. به این وب سایت رفته و عبارت مورد نظر خود را وارد نمایید تا متوجه شوید به طور نسبی این عبارت چقدر ترافیک دارد. شما در گوگل ترند می توانید میزان ترافیک حداکثر 5 عبارت را در مقایسه با هم ببینید.

توجه داشته باشید که برای عباراتی که حجم ترافیک پایینی دارند نتیجه ای به شما نشان داده نخواهد شد. متاسفانه بسیاری از ابزارهای سئو برای زبان فارسی نتایج خوبی ندارند. پر واضح است که هرچه کلمه کوتاه تر باشد (به این کلمات اصطلاحا Head Terms گفته می شود) میزان ترافیک آن بالاتر و هرچه عبارت طولانی تر باشد (به این عبارت اصطلاحا Long Tail Terms گفته می شود) ، خاص تر شده و ترافیک آن پایین تر می آید. 
میزان رقابت در کلمه کلیدی
شاخص بعدی میزان رقابت بر سر کلمه کلیدی است. واضح است که رقبای شما بیکار نیستند و دائما در حال تلاش برای جایگاه پیدا کردن در صفحه نخست گوگل هستند. اما شما باید هوشمندانه اقدام کنید و از انتخاب کلماتی که رقابت در آنها بیش از حد بالاست اجتناب کنید. برای یافتن میزان رقابت در یک کلمه کلیدی شاخصی با عنوان میزان سختی یا Difficulty وجود دارد. ابزارهای زیادی برای اطلاع از میزان سختی رقابت برای یک کلمه وجود دارد که یکی از آنها ابزار KWFinder است. اگر عبارت مورد نظر را در این وب سایت جستجو کنید اطلاعات آن مانند تصویر زیر به شما نشان داده خواهد شد عدد 65 در دایره سمت راست در تصویر پایین نشان دهنده رقابت بسیار سخت بر سر این کلمه است و رقابت برای قرارگرفتن در صفحه اول با کلمه کلیدی «وکیل» بسیار بسیار دشوار است.

میزان سودآوری یک کلمه کلیدی
شاخص بعدی میزان سود آوری یک کلمه است. فرض کنید شما یک دفتر وکالت در تهران دارید و تخصص شما امور بین الملل است. حال فرض کنید با کلمه وکیل شما در رتبه تخست گوگل باشید؛ اگر این اتفاق بیفتد شما آماج تماس ها، ایمیل ها و مراجعات مکرر قرار خواهید گرفت که شاید بیش از 90 درصد آنها اسپم و بی ربط باشند. برای کسی که در تهران در زمینه امور بین الملل وکالت می کند، تقاضای حل و فصل شکایات یک نفر در بندرلنگه یک درخواست بی فایده است. بنابراین به این فکر کنید که جایگاه پیدا کردن در گوگل زمانی برای شما مفید خواهد بود که ترافیک مناسب و با کیفیت برای وب سایت شما بیاورد. به کلماتی فکر کنید که دقیقا مرتبط با کار شما هستند.

بنابراین شما برای اولولیت بندی کلمات ابتدا باید میزان ترافیک آنها را بسنجید. بدیهی است که رابطه ای مستقیم بین میزان ترافیک و میزان رقابت پذیری یک عبارت وجود دارد. هرچه ترافیک یک کلمه بیشتر باشد قاعدتا رقابت نیز در آن کلمه زیاد است. سعی کنید عباراتی با ترافیک معقول و مناسب و میزان رقابت پایین (عددی پایین تر از 25)  پیدا کنید. وقت خود را بر سر رقابت بر سر کلمات عمومی (Head Terms) تلف نکنید. چون این عبارات جدا از اینکه رقابت پذیر نیستند سودآوری آنها نیز عموما کمتر هستند و منجر به ترافیک نامربوط به وب سایت شما می شوند. البته یک نوع تفکر هم وجود دارد(بیشتر در ایران) و آن اینکه اگر وب سایت من با یک یا چند کلمه ی عمومی پر ترافیک در صفحه اول گوگل باشد طبیعتا ترافیک وب سایت من بیشتر شده و می توانم از راه های مختلف مانند تبلیغات از آن درآمدزایی کنم. این نوع تفکر به سختی به نتیجه می رسد و نیازمند زمان، محتوای زیاد و تعداد بالای بک لینک است که در آینده در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

بنابراین پس از ایجاد لیست کلمات باید براساس سه شاخص ترافیک، رقابت پذیری و سودآوری کلمات را اولویت بندی کرده و چند کلمه اول (تا 5 کلمه) را برای ایجاد محتوا در نظر بگیریم. این کلمات باید در قسمت های مهم تر صفحه وب مانند عنوان صفحه، آدرس صفحه ، تگ های h1-h3 ، نام گذاری فایل های تصاویر، ابتدا و انتهای متن و .... قرار گیرند و در متن نیز به شکل های مختلف به تعداد معقولی تکرار شوند.