مقالههای بسیار زیادی در رابطه با موفقیت در اینترنت وجود دارد. بسیاری از آنها تیترهای جالبی دارند و شما را وسوسه میکنند که آنها را باز کنید اما در واقعیت تعداد کمی از مقالات هستند که مطلب آموزشی مفیدی در اختیار شما قرار دهند. نکتهای که باید همیشه به خاطر داشته باشید این است که شما نمیتوانید با تقلید از رفتارهای دیگران و عادات شخصیشان در زندگی موفق شوید و مانند آنها معروف و پولدار شوید. همچنین کمالگرا بودن، نامنظم بودن، چند کاره بودن، شب کار بودن و عادتهایی از این قبیل باعث موفقیت یا شکست شما در یک موقعیت شغلی نخواهند شد. درواقع میتوان گفت چنین رفتارهایی هیچ ارتباطی با موفقیت شما نخواهند داشت. شاید تا به حال هزاران بار شنیده باشید که سختکوشی، مختار بودن و گرفتن تصمیمهای هوشمندانه از عوامل موفقیت هستند. اما چیزی که تا به حال زیاد در مورد آن نشنیدهاید این است که رفتارهای نامناسب نیز به همان اندازه روی نتیجهی ناشی از عملکرد شما تاثیر خواهند گذاشت.
۱- جلب توجه کردن
شاید شما هم کارآفرینان و مدیران اجرایی زیادی را دیده باشید که احساس خودشیفتگی میکنند و با رفتارهای نامناسب قصد جلب توجه دارند. دلیل اخراج نوح کاگان بنیانگذار Appsumo از فیسبوک نیز همین بوده است. او به جای اینکه به فکر منافع شرکت باشد به فکر مطرح کردن خودش و جلب توجه دیگران بود. اجازه ندهید این موضوعات ساده باعث به خطر افتادن موقعیت شغلی و اخراج شدنتان شود.
۲- فکر کردن مانند دیگران
جهان ما بر پایه یکسری هنجارهای فرهنگی تعریف شده است. اما رهبری یک کسبوکار با به چالش کشیدن این هنجارها معنی پیدا میکند. وقتی همه یک مسیر را طی میکنند شما میتوانید از یک مسیر دیگر به هدف نزدیک شوید. به این طرز تفکر، تفکر انتقادی گفته میشود و کاملا برعکس فکر کردن مانند دیگران است. به یاد داشته باشید که هیچکس با تقلید کردن رفتار و تفکر دیگران نمیتواند به موفقیت برسد.
۳- دو رو بودن
گاهی اوقات رهبران توقع زیادی از کارمندان خود دارند اما این به این معنا نیست که شما رزومهی کاری خودتان را جعل کنید یا ویژگیهایی را به خودتان نسبت دهید که فاصلهی زیادی با واقعیت دارند. برخی معتقدند ابتدا باید وانمود کنند که در انجام دادن کاری ماهر هستند و سپس به مرور زمان مهارتهای انجام آن کار را به دست آورند. اما این کار استراتژی مناسبی برای محیط کار نیست. تواناییهای خود را بشناسید و جرئت پذیرفتن خود واقعیتان را داشته باشید.
۴- مغرور بودن
اعتمادبهنفس داشتن مانند یک شمشیر دو لبه است. وجود آن برای رسیدن به موفقیت ضروری است اما اگر به درستی استفاده نشود تاثیر خوبی نخواهد داشت. اینکه به خودتان باور داشته باشید خیلی خوب است اما نباید فکر کنید ابرقهرمانی هستید که هیچ موقع اشتباه نمیکند. شما هرچقدر هم که فرد بااستعداد و باتجربهای باشید باید قبول کنید که یکسری چیزها را نمیدانید. موفقیت میتواند بدترین دشمن خودش باشد.
۵- عدم وفاداری به شرکت
شاید شما هم داستان اخراج شدن رئیس افبیآی یعنی جیمز کومی را شنیده باشید. او به دلیل وفادار نبودن به کشورش توسط رئیسجمهور آمریکا اخراج شد. قوانین مرتبط با وفاداری در محیط کاری نیز صادق هستند و باید رعایت شوند.
۶- شخصیت منفعل تهاجمی
پرخاشگری منفعلانه رفتاری است که طی آن یک فرد در صحبتهای خود وانمود میکند که به حرفهای دیگران گوش میدهد اما دقیقا برعکس آنها عمل میکند. وجود فردی که ظاهرا مطابق نقشهی شرکت عمل میکند و بهطور ناگهانی پشت دیگران را خالی میکند برای یک شرکت یا سازمان بسیار مخرب است.
۷- برنده شدن
در شرایطی مانند مصاحبههای کاری و فروش از طریق مزایده تنها یک برنده و تعداد زیادی بازنده وجود دارد. اما در محیط کار یا روابط میان کارمندان چنین شرایطی نباید وجود داشته باشد. در یک محیط کاری هر شخصی باید برای اهداف یکسان شرکت کار کند. در غیر این صورت تمام فعالیتهای شرکت ناکارآمد خواهند بود. البته این موضوع به ضعف در رهبری رئیس شرکت نیز مرتبط است.
۸- ضعف در مدیریت مالی
اکثر کارآفرینان در زمینهی کاری و موضوعاتی که به آنها علاقهمند هستند عملکرد خیلی خوبی دارند. اما زمانی که صحبت از مسائل مالی به میان میآید کارکرد خوبی در این زمینه ندارند. شاید به همین دلیل است که بسیاری از کسبوکارها ورشکسته شده و تعطیل میشوند. این موضوع در ارتباط به انسانها و درآمد شخصیشان نیز صادق است. اگر شما نتوانید حساب و کتاب داراییهای خودتان را داشته باشید پس در مدیریت یک شرکت نیز به مشکل خواهید خورد.
۹- قانونشکنی کردن
معمولا فاصلهی کمی بین نادیده گرفتن برخی ضوابط و قانونشکنی کردن وجود دارد. گاهی اوقات برای انجام بعضی از کارها باید ضابطهها را کمی نادیده گرفت. اگر احساس میکنید رئیستان قوانین سفت و سختی برای برخی امور وضع کرده است ایرادی ندارد اگر برای انجام بعضی از کارها ابتکارهای خلاقانه انجام دهید. البته به یاد داشته باشید که این کار نباید تا جایی پیش برود که ضرری به شرکت یا خودتان وارد کند.
البته رفتارهای نامناسب دیگری نیز به غیر از آنچه در این مطلب گفته شد وجود دارند. اگر دقت کرده باشید متوجه میشوید که تمام این رفتارهای مخرب در ابتدا رفتارهای مثبت هستند اما معمولا ما در انجام آنها زیادهروی کرده و آنها را تبدیل به رفتارهای نادرست میکنیم. کلید موفقیت این است که بدانید چه موقع باید این رفتارها را متوقف کنید و این کار تنها بهوسیلهی تعادل داشتن انجام خواهد شد.