۲۱ درس مهم زندگی یک مدیرعامل

برت فاکس، مدیرعامل سابق Touchstone Semiconductor، در وب‌سایت Quora به سؤالات خوانندگان پاسخ داده و رمز موفقیت خود را در ۲۱ اصل بیان کرده است.

او می‌گوید:

صبح‌ها با یک لبخند بر صورتم بیدار می‌شوم. میدانم که همه‌چیز سر جای خودش خواهد بود و همه مشکلات حل می‌شوند. وقتی از پنجره به بیرون نگاه می‌کنم یک روز آفتابی و زیبا و درختان سرسبز می‌بینم. به این فکر می‌کنم که از سخت‌ترین مرحله زندگی جان سالم به دربرده‌ام. شاید مثل قطاری که با چراغ‌های روشن و تابناک از یک تونل بیرون می‌آید، تاریک‌ترین دوره‌ی زندگی را پشت سر گذاشته‌ام. چگونه توانستم خودم را از پرتگاه زندگی نجات دهم؟

شما باید عمق روحتان را بکاوید. بخشنده باشید. اجازه بدهید تجربیات گذشته از ذهنتان بروند تا بتوانید شاد باشید. من در اینجا فلسفه زندگی خود را برایتان بازگو می‌کنم. بیست‌ و یک انتخاب که به من کمک کرده‌اند زندگی‌ام را خوب هدایت کنم و امیدوارم به شما هم کمک کنند:

۱- نگران پول نباشید

در عوض مترصد فرصت‌ها باشید و می‌بینید که پول به دنبال آن خواهد آمد. این نگرش بهترین راهی است که باعث می‌شود از فرصت‌های شغلی خود سود ببرید. به دنبال پول بودن، مخصوصاً اگر در ابتدای راه شغلی خود باشید، نتایج جالبی به دنبال ندارد. بهتر است مهارت‌ها و دانش خود را تقویت کنید که در بلندمدت، هم برایتان پول به همراه می‌آورد و هم شادی.

۲- در جوانی ریسک‌پذیر باشید

تا جوان هستید هیچ فرصتی را از دست ندهید، حتی اگر از پایان راه مطمئن نیستید. پتانسیل پیشرفت شما در خطر کردن و ریسک‌پذیر بودن است. البته ادعا نمی‌کنم باید در مسیرهایی قدم بگذارید که مشخصاً بی‌نتیجه هستند. منظور ریسک‌های حساب‌شده و هوشمند است. اگر بدون تدبیر و تعقل به هر سمتی بروید، مجبور می‌شوید تا آخر عمر مشغول التیام دادن آسیب‌هایی باشید که می‌بینید.

۳- بر یک پایان مثبت و موفق متمرکز شوید

هنر تمرکز در زندگی و کسب‌وکار نقش مهمی دارد. هنگامی‌که بر چند کار مشخص متمرکز شوید، بسیار بهتر و مؤثرتر عمل می‌کنید. اگر خود را با اهداف مختلف و پراکنده سرگرم کنید، وقت کافی برای توجه به هیچ‌کدام نخواهید داشت.

۴- پشتکار بسیار باارزش‌تر از استعداد است

وودی آلن می‌گوید: « مردم همیشه به من می‌گویند که می‌خواهند یک فیلم‌نامه یا نمایشنامه یا رمان بنویسند. ولی فقط تعداد انگشت‌شماری واقعاً این کار را می‌کنند. بقیه افراد بدون اینکه به نتیجه‌ای برسند از بازی خارج می‌شوند. آن‌ها نمی‌توانند از پس نوشتن برآیند، برای اینکه دست به عمل نمی‌زنند. وقتی شما جرئت کنید وارد گود شوید، مثلاً شروع کنید به نوشتن، نیمی از مسیر موفقیت را طی کرده‌اید. برای همین می‌گویم ۸۰ درصد از موفقیت حضور داشتن است. این بهترین درسی است که زندگی به شما یاد می‌دهد.»

۵- مثبت اندیشی راه فرصت‌ها را به زندگی شما باز می‌کند

فرصت‌ها همیشه در اطراف ما هستند. فقط باید بتوانیم آن‌ها را ببینیم. منفی نگری زندگی را برایتان به‌قدری تیره‌وتار می‌کند که نمی‌توانید ببینید چه فرصت‌هایی دقیقاً همین‌جا و پیش روی شما هستند. وقتی نگاه مثبتی داشته باشید، می‌توانید از هر اتفاقی برای یک زندگی شاد و موفق استفاده کنید. سعی کنید یک دوره سی‌روزه مثبت اندیشی را امتحان کنید. خودتان متوجه نتایج آن خواهید شد.

۶- به پیشروی ادامه دهید

زندگی هیچ‌وقت همه قطعات پازل را جلوی شما قرار نمی‌دهد. موفقیت شما به این بستگی دارد که بتوانید خودتان تکه‌های گم‌شده را پر کنید.اگر صبر کنید تا همه‌ی اطلاعات لازم هر پروژه را به دست آورید، تا ابد معطل می‌شوید؛ مخصوصاً در دنیای امروزه که بازارها قبل از اینکه حتی تصور کنید، تغییر می‌کنند.

۷- تفاوت شکست و پیروزی این است که بتوانید پس از زمین خوردن بلند شوید

شکست خوردن دردناک است و رنج زیادی می‌آورد. شما باید از آسیب‌ها، دردها و افکار منفی عبور کنید. همه‌ی ما بارها شکست‌ خورده‌ایم. افراد موفق کسانی هستند که در هر شرایطی شانه‌های خود را بالا می‌اندازند و به مسیرشان ادامه می‌دهند.

۸- برای خواسته‌های دیگران زندگی نکنید

نگذارید پدر و مادر یا دوستانتان به شما بگویند بهتر است چه‌کاری انجام دهید و چگونه زندگی کنید. نصیحت و توصیه‌های آن‌ها را بشنوید ولی کاری را انجام دهید که خودتان فکر می‌کنید صحیح است.

۹- مهم نیست چه‌ کاری پیش روی شما است؛ همیشه حداکثر تلاشتان را بکنید

گاهی شغلی را که می‌خواهیم، به دست نمی‌آوریم. گاهی اوقات سزاوار ترفیع هستیم و آن را به دست نمی‌آوریم. هیچ‌کدام از این شرایط نباید عملکرد شما را ضعیف کند. اگر همه انرژی و تلاشتان را به کار نبرید فقط به خودتان صدمه می‌زنید. اگر همه‌ی انرژی و انگیزه‌ی خود را روی هدفتان نگذارید، هرگز به شغل، ترفیع یا هر جایگاهی که مدنظرتان است نمی‌رسید.

۱۰- تا وقتی نفس می‌کشید تسلیم نشوید

هرگز از خودتان و خواسته‌هایتان دست نکشید. منظور این نیست که با کورکورانه پیش رفتن و توجه نکردن به شرایط و بازخوردها به اهدافتان دست پیدا می‌کنید. روی مشکلات کار کنید و همه‌ی بازخوردها را زیر نظر قرار دهید تا توقف‌ناپذیر شوید.

۱۱- شما در هر شرایطی توانایی کنترل احساستان را دارید

فرض کنید دو نفر در دو ماشین در حال حرکت به سمت دفتر کارشان هستند. ترافیک سنگین باعث می‌شود سرعت حرکت آن‌ها به زیر پنج مایل در ساعت کاهش پیدا کند. با این سرعت، حداقل دو ساعت طول می‌کشد تا آن‌ها به سرکارشان برسند. یکی از راننده‌ها، به ترافیک و زندگی بدبختانه خود لعنت می‌فرستد. راننده دیگر از این زمان برای مطالعه یک کتاب آنلاین استفاده می‌کند. ترافیک و زمان ازدست‌رفته برای هر دو یکسان است. بااین‌حال، این دو احساسات متفاوتی دارند.

شما می‌توانید احساستان را در هر شرایطی کنترل کنید. هنگامی‌ که در مدیریت احساسات خود مهارت پیدا کنید، به نتایجی باورنکردنی می‌رسید.

۱۲- پول دربیاورید و از آن لذت ببرید

این کار به لحاظ حرفه‌ای یک آزمون بزرگ است. هرسال از خودتان بپرسید آیا درآمدی را که مدنظرم بود به دست آورده‌ام؟ و آیا از این روش پول درآوردن لذت می‌برم؟ اگر پاسختان مثبت است، ‌کارها روی روال مثبتی قرار دارند. اگر پاسختان منفی است، پس باید اصول حرفه‌ای کار و زندگی‌تان را تغییر دهید.

۱۳- با مهربانی و احترام با خودتان برخورد کنید

این جمله به این معنی نیست که نمی‌توانید سرسخت باشید. برعکس، وقتی درگیر کارهای سنگین هستید، توجه به خود و کرامت نفس امری حیاتی و عاملی است که می‌تواند نتیجه‌ی نهایی را به نفع شما عوض کند.

۱۴- نگران این نباشید که دیگران در مورد شما چطور فکر می‌کنند

ما دیگر دانش‌آموز دبیرستانی نیستیم. مطمئن باشید هیچ‌کس شب تا دیروقت بیدار نمی‌ماند تا به این موضوع که شما ترفیع نگرفته‌اید بخندد. همه مردم مشکلات خودشان را دارند و مشغول زندگی خود هستند.

۱۵- از هر شرایطی می‌توانید نکته‌ای بیاموزید

هر موقعیت زندگی، چه خوب و چه بد، درسی برای شما دارد. اگر در شرکتی کار می‌کنید که کارها در آن خوب پیش نمی‌روند و مدیرعاملتان انسان ریاکاری است و شما به هر دلیلی نمی‌خواهید شغلتان را ترک کنید، از این موقعیت می‌توانید یاد بگیرید که چه عواملی مانع پیشرفت بهینه یک شرکت می‌شوند و بعدها در کسب‌وکار خود از این نکات اجتناب کنید.

۱۶- افرادی را به کار بگیرید که به آن‌ها اعتماد دارید

هنگامی‌که کسب‌وکار خود را تأسیس می‌کنید یا می‌خواهید رهبری یک گروه را به عهده بگیرید، این موضوع را فراموش نکنید. افراد مورد اطمینان به شما وفادار می‌مانند، به خاطر شما بیشترین تلاششان را به کار می‌گیرند، از کار و تصمیم‌های شما دفاع می‌کنند و باعث می‌شوند شما احساس خوبی نسبت به حرفه‌ی خود داشته باشید. حتی اگر استخدام افراد معتمد هزینه بیشتری برای شما داشته باشد (مثلاً خرج بیمه‌های سلامتی و ساعات استراحت بیشتر) بازهم این‌ یکی از سودمندترین کارهایی است که به‌عنوان یک رهبر انجام می‌دهید.

۱۷- زمانی که اشتباه می‌کنید، آن را بپذیرید

همه‌ی ما تصمیم‌هایی می‌گیریم که لزوماً درست نیستند. کافی است بپذیرید اشتباه کرده‌اید، عذرخواهی کنید، از اشتباه خود درس بگیرید و به حرکت خود ادامه دهید.

۱۸- شما نمی‌توانید اعتماد ازدست‌رفته را دوباره بازیابید

برت فاکس تعریف می‌کند که سال‌ها پیش با فردی برای مقام مدیریت ارشد شرکت مصاحبه می‌کرد که در رزومه او یک جای خالی دیده می‌شد. مصاحبه‌شونده ادعا می‌کرد که مشاور یک شرکت معروف بوده است ولی او به‌طور اتفاقی شرکت و هیئت‌مدیره را می‌شناخت. باوجوداینکه فرد مصاحبه‌شونده مدیر مجربی بود و ویژگی‌های بسیار خوبی داشت، چون دیگر نمی‌توانستند به او اعتماد کنند از استخدام او صرف‌نظر کردند.

۱۹- در به‌کارگیری قانون ۸۰-۲۰ (اصل پارتو) ماهر شوید

۲۰ درصد از تلاش شما ۸۰ درصد از نتیجه‌ای را که می‌خواهید به شما می‌دهد.به‌عبارت‌دیگر، شما باید حساب وقت خود را داشته باشید. روی مسائل مهم‌تر کار کنید.

۲۰- برای همه‌ی چیزهایی که دارید و ندارید سپاسگزار باشید

به این قضیه فکر کنید. مشخص است که می‌دانید باید قدردان چیزهایی که دارید باشید. ولی به چیزهای بدی که ندارید هم فکر کنید. چیزهایی که می‌توانستند زندگی و حرفه‌ی شما را وارد شرایط سخت‌تری کنند.

۲۱- هرچه صبر بیشتری داشته باشید، رضایت خاطر بیشتری نصیبتان می‌شود

آیا حس می‌کنید زمانی طولانی برای پیدا کردن مسیرتان وقت گذاشته‌اید؟ به سخت‌کوشی خود ادامه دهید، بازخوردها را در نظر بگیرید و آنچه لازم است اصلاح شود، تصحیح کنید. به خود یادآوری کنید که وقتی به هدفتان برسید، چه احساس خوبی خواهید داشت.