یک واقعیت زشت در زندگی وجود دارد که مردم نمیخواهند قبول کنند: آنها نمیتوانند روی تمام چیزهایی که در زندگی اتفاق میافتد کنترل داشته باشند.
کسانی که در برابر این واقعیت مقاومت میکنند، به شخصیتی کنترلگر تبدیل میشوند. آنها همهچیز را ریزبینانه بررسی میکنند، کارها را به کس دیگر واگذار نمیکنند و سعی میکنند دیگران را به تغییر وادار کنند. آنها فکر میکنند اگر بتوانند بهاندازه کافی روی سایرین و شرایط کنترل داشته باشند، میتوانند خودشان را پیدا کنند و سپس از رخ دادن اتفاقهای بد پیشگیری کنند.
عدهای با اینکه میدانند نمیتوانند جلوی پیش آمدن اتفاقات بد را بگیرند؛ اما به هر حال دربارهی آنها نگراناند. دربارهی هر اتفاقی، از سرماخوردگی و اتفاقهای طبیعی تا بیماریهای مرگآسا، کجخلقی میکنند و نگرانی تمام وجودشان را فرامیگیرد. بدین ترتیب تمام وقت و انرژیشان تلف میشود و هیچ کار مفیدی انجام نمیدهند.
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که با نگرانی دربارهی همهچیز، وقت خود را از دست میدهید، با زومیت همراه شوید و این ۶ نکته را به خاطر بسپارید؛ شاید مثمر ثمر واقع شوند:
۱. تعیین کنید روی چه چیزهایی کنترل دارید
وقتی احساس نگرانی میکنید، یک دقیقه دست نگه دارید و چیزهایی که روی آنها کنترل دارید، بررسی کنید. مثلا شما نمیتوانید مانع وقوع طوفان شوید؛ اما میتوانید برای آن آماده باشید. شما نمیتوانید رفتار دیگران را کنترل کنید؛ اما روی واکنش خودتان به آن رفتار تسلط دارید.
این موارد را شناسایی کنید و تمام انرژی خود را صرف آنهایی کنید که میتوانید کنترل کنید. بدین ترتیب هم اثربخشی بیشتری دارید و هم نگرانی کمتر.
۲. بر تأثیر خود تمرکز کنید
شما میتوانید بر افراد و اتفاقها تأثیر بگذارید؛ اما نمیتوانید آنها را وادار کنید که با شما و خواستههایتان همراه شوند. مثلا شاید شما بتوانید یک مهمانی خوب برگزار کنید؛ اما نمیتوانید مهمانها را وادار کنید که از آن لذت ببرند! برای آنکه بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشید، سعی کنید بر تغییر رفتار خودتان تمرکز کنید. یک الگوی خوب باشید و محدودیتهای مؤثری برای خودتان قرار دهید.
وقتی در مورد انتخابهای دیگران نگرانیهایی دارید، نظرات خود را به اشتراک بگذارید - اما فقط یک بار!- و سعی نکنید فرد مقابل را اصلاح کنید؛ مخصوصا اگر تمایلی به این موضوع ندارد.
۳. ترسهای خود را شناسایی کنید
از خودتان بپرسید از اتفاق افتادن چه چیزی میترسید؟ فکر میکنید چه اتفاق تأسفباری رخ خواهد داد؟ آیا به تواناییهای خود برای مقابله با آنها شک دارید؟
معمولا، بدترین سناریو به آن وحشتناکی که خیال میکردید نیست و بهاحتمال زیاد شما قویتر از چیزی هستید که گمان میبرید.
اما گاهی ذهن آنقدر درگیر این موضوع میشود که «من اجازه نمیدهم کسبوکارم شکست بخورد» که یادشان میرود از خودشان بپرسند «اگر کسبوکارم شکست بخورد چه کاری انجام میدهم؟» دانستن اینکه شما میتوانید بدترین شرایط را هم تحت اختیار قرار دهید به شما این توانایی را میدهد که انرژی خود را برای کارهای مفیدتر و کارآمدتر صرف کنید.
۴. بین درگیری ذهنی و حل مسئله تفاوت قائل شوید
درگیری ذهنی مشابه نگرانی است؛ با این تفاوت که تمرکز آن بر احساسات و تجربیات گذشته است. این رفتار بهنوعی تمرکز اجبارگونهی توجه یک فرد بر علائم و علل یک پریشانی و توجه به دلایل آن و نتایجش بهجای تمرکز بر راهحلها است.
تکرار یک مکالمه در ذهن و پیشبینی نتایج اسفبار احتمالی آن هرگز به شما کمکی نخواهد کرد؛ اما تلاش برای حل مسئله قطعا راهکار مطلوب شما است.
از خودتان بپرسید که آیا مفید و مؤثر هستید؟ اگر بهطور مرتب در حال حل مسئله و پیدا کردن راههایی برای افزایش شانس موفقیت، پیدا کردن راهکارهایی برای کار و تلاش بیشتر هستید؛ آنگاه پاسخ سؤال مثبت است.
اما اگر وقت خود را با درگیری ذهنی در مورد اتفاقهای گذشته تلف میکنید، آگاه باشید که اصلا مفید و کارآمد نیستید. پس بهتر است از جای خود برخیزید و سعی کنید حتی برای چند دقیقه، ذهن خود را بر موضوعی مفیدتر متمرکز کنید.
۵. برای مدیریت استرس خود، برنامهریزی کنید
ورزش و تمرین کردن، غذای سالم خوردن و بهاندازهی کافی خوابیدن تنها چند کار کلیدی از کارهایی هستند که برای محافظت و مواظبت از خودتان باید انجام دهید. اما باید برای مدیریت استرس خود نیز برنامهریزی کنید تا بتوانید عملکرد بهتری داشته باشید.
از رها کنندههای استرس سالم استفاده کنید؛ مانند مدیتیشن، سپری کردن وقت با دوستان یا انجام دادن یک کار سرگرمکننده. به سطح استرس خود و راههای کاهش آن توجه کنید. از غر زدن به دیگران خودداری کنید؛ زیرا این کار کمکی به کم شدن استرس شما نمیکند.
۶. از جملات تأکیدی بهره بگیرید
در برابر اتفاقها یا باید واکنش نشان داد یا آرام ماند. در هنگام واکنش نشان دادن، برای به نتیجه رسیدن یک کار یا تصمیم گام برداشته میشود. در چنین شرایطی به خودتان بگویید من امروز نتیجهی خوبی به دست خواهم آورد و آن را عملی خواهم کرد.
حالت دوم برای مواقعی است که باید به خودتان یادآوری کنید روی همهی اتفاقها کنترل ندارید؛ مثلا بارش باران در یک آخر هفته. در چنین شرایطی شما باید آرامش داشته باشد. وقت خودتان را با ناراحتی و نگرانی درباره چیزهایی که در حیطهی اختیار شما نیستند تلف نکنید.
در نهایت یا میتوانید کاری را انجام دهید، پس برای بهینه انجام دادن آن تلاش میکنید؛ یا تغییر اوضاع و شرایط دست شما نیست، پس آرامش خود را حفظ میکنید.