اگر از هر کاربری دربارهی غولهای دنیای فناوری سؤال کنید، بیشک نامهایی چون گوگل، اپل، مایکروسافت و سامسونگ را خواهید شنید. اما بیتردید باید اپل و گوگل را دو قطب قدرتمند دنیای تکنولوژی بدانیم که جزو باارزشترین برندهای دنیا نیز به شمار میروند. اکنون سؤال مهم اینجا است که واقعا تفاوت گوگل و اپل در چیست؟
اگر بخواهیم خیلی ساده و کوتاه جواب سؤال فوق را بدهیم، باید بگوییم تفاوت اصلی گوگل و اپل در موضوعی به نام پتنت نهفته است.
استیو جابز فقید طی دههی گذشته ۳۴۷ پتنت ثبت کرده بود که بسیاری از آنها پس از مرگ وی مورد تحسین و تقدیر قرار گرفتند. اما در مقابل، سرگی برین و لری پیج بهصورت ترکیبی تنها ۲۷ پتنت را در بازهی زمانی مشابه ثبت کردند.
این آمار کاملا نحوهی عملکرد متفاوت اپل و گوگل را نشان میدهد. اپل روی ساختار توسعهی مرکزی متمرکز است که از استودیوی طراحی افسانهای این کمپانی نشأت میگیرد؛ در حالی که گوگل نگاه متفاوتی دارد و به محصولات جدید بهصورت منبع باز نگاه میکند. برای اینکه تصویری واقعی از نقش سازمانی این موضوع داشته باشیم، استودیوی تصویرسازی دادهها به نام Periscopic مستقر در پورتلند، مجموعهای از تصویرسازیهای مختلف برای Co.Design تهیه کرده است که «امضا یا نشانههای نوآوری» (Innovation Signatures) ده سال گذشته از پتنتهای اپل و گوگل را مقایسه میکند.
چپ: اپل - راست: گوگل
بهمنظور درک بهتر از آنچه به دنبالش هستیم، باید بدانید که هر لکه نشاندهندهی یک اختراع یا پتنت است و از آنجایی که بسیاری از پتنتها چندین مخترع دارند؛ هر خط، لینک (اتصالی) میان یک مخترع با دیگر مخترعان است.
از این منظر، اپل مانند یک توپ (گوی) بزرگ از لکههای سرهمبندی شده و نامنظم دیده میشود، در حالی که گوگل همگنی بهتری دارد و لکههای سلولی منظمتر دیده میشوند. در حالی که شما میتوانید تنها با استفاده از پتنتها دربارهی ساختار هر کمپانی صحبت کنید، پریسکوپیک معتقد است که داستان کاملا واضحی در این تصاویر وجود دارد.
وس بِرنِگِر، از محققان داده در پریسکوپیک مینویسد:
طی ۱۰ سال گذشته اپل توانسته است ۱۰ هزار و ۹۷۵ پتنت را با تیمی متشکل از ۵ هزار و ۲۳۲ مخترع به ثبت برساند؛ در حالی که گوگل ۱۲ هزار و ۳۸۶ پتنت را توسط تیمی از ۸ هزار و ۸۸۸ مخترع ثبت کرده است.
این اعداد کاملا واضح و سرراست هستند و از نظر نسبت با یکدیگر شباهتهای زیادی دارند.
برنگر ادامه میدهد:
مهمترین تفاوتی که ما مشاهده کردیم، وجود گروهی از ابرمخترعان باتجربه در هستهی اصلی اپل است که رابطهی قدرتمندی با یکدیگر دارند و در گوگل این ساختار نوآوری بیشتر پراکنده است. به نظر میرسد برای نشان دادن فراز و نشیبها، سیستم اپل بهصورت مرکزی کنترل را در اختیار دارد و در مقابل ساختار گوگل اصولا استقلال و اختیار بیشتری دارد.
اپل
این نظریه موارد زیادی پیش روی ما قرار میدهد. آزمایشگاه فوق سری اپل که مدت زیادی تحت رهبری جاناتان (جانی) آیو قرار داشته، تعداد محصول کم ولی پرسود تحویل کمپانی داده است. با نگاهی به داخل طرح نوآوری اپل، میتوانید جانی آیو را در کنار اسامی دیگری چون اوگن وانگ، کریستوفر استرینگر، بارت آندره و ریچارد هاوِرث ببینید که از مدیران توسعهی سختافزاری در اپل به شمار میروند و بهعنوان طراحان اصلی آیفونهایی شناخته میشوند که تا امروز دیدهاید.
گوگل
از طرف دیگر میتوان ساختار سازمانی نسبتا تخت گوگل را دید که از تیمهای کوچک زیاد با افرادی دارای اختیارات مختلف تشکیل شده است. تمامی این شرایط را میتوان در امضای نوآوری آنها نیز مشاهده کرد. در مورد پتنتها نیز تمام گوگلیها تقریبا یکسان، پراکنده و نسبتا یکنواخت هستند.
برنگر معتقد است ارتباط و مشارکت در اپل نسبت به گوگل بیشتر به چشم میخورد. او توضیح میدهد:
تعداد متوسط مخترعان لیست شده در یک پتنت برای اپل ۴.۲ و در گوگل ۲.۸ نفر است. این اثرات ترکیبی، یعنی بهطور متوسط هر مخترع در اپل بیش از دو برابر هر مخترع در گوگل پتنتی ارائه میدهد. در واقع این نسبت ۹ به ۴ است.
آنها نمیتوانند خیلی متفاوت ظاهر شوند؛ ولی از نظر ساختار پتنت میتوانند نزدیکتر شوند و در نتیجه میتوانید شباهت زیادی بین دو کمپانی مشاهده کنید. هر دو کمپانی اپل و گوگل دارای یک حلقهی پوستهای شکل هستند که دور کل ساختار کشیده شده است. این خالقان پتنت چه کسانی هستند که بهصورت نسبتا ایزوله محصولات مختلف را توسعه میدهند؟ و چطور به کمپانی وابستگی دارند؟
گوگل
اما در مورد گوگل یک سرنخ وجود دارد. یکی از بزرگترین ابرمخترعان گوگل خارج از کمپانی مستقر است و با محصولات دیگر ارتباطی ندارد. این مخترع کیا سیلوربوک است که سال ۲۰۱۳، تعداد ۲۶۹ پتنت در مورد دوربین و چاپگر به گوگل واگذار کرده است. پرواضح است پتنتهایی که اخیرا تصاحب شدهاند، نسبت به آنهایی که داخل کمپانی توسعه یافتهاند، از ارتباط درونی خوبی با دیگر کارمندان که در بخشهای بزرگتر متمرکز هستند بیبهرهاند. به علاوه، این حلقههای بیرونی احتمالا مشارکت هر چیزی بهجز اختراعات از یک کارمند تصادفی با توزیع فوق محرمانهی تیمهای آزمایشگاهی و کمپانیهای اصلی هستند که خارج از تیم اصلی کار میکنند.
اپل
در حالی که این تصاویر گرافیکی ویژهی این موضوع طراحی شدهاند، در اصل توسط یکی از تصویرسازان پریسکوپیک به نام PatentsView بهدست آمدهاند. این سیستم که بهصورت عمومی در دسترس است، بانک اطلاعات پتنتهایی که تاکنون داشتیم - بانک اطلاعاتی که از جستجوی اینترنتی به دست آمده و اسکن پتنتها به فرمت JPEG تبدیل شده است - را به یک شبکهی ارتباطی قابل مشاهده تبدیل کرده است. همانطور که در بالا مشاهده کردیم، میتوانید به پتنتهای داخل هر کمپانی نگاه کنید یا آنها را بر اساس مواردی چون تولیدکننده یا بهصورت موضوعی مرتب کنید.
دینو کیترارو، یکی از مؤسسان پریسکوپیک میگوید:
نیت ما در پس PatentsView، ایجاد ارتباطاتی است که الهامبخش عموم برای جستجو دربارهی اطلاعات پتنتها میشوند. بخشی از آن در جهت دسترسی آنی به اطلاعات برای مردم از جمله وکلا است که نیاز به تحقیق دربارهی اطلاعات پتنتها دارند. این اطلاعات عمومی و جذاب هستند. قطعا الگوهای جذابی در این زمینه وجود دارد.
در واقع اپل و گوگل تنها یک شروع هستند. شما میتوانید دربارهی ساختارهای سازمانی مشترک موجود در PatentsView - شامل اطلاعاتی که احتمالا به مدت یک قرن در اختیار عموم بوده، ولی در حقیقت حالا بررسی واضح و روشن آنها امکانپذیر شده است - یک کتاب بنویسید.